وکسانی که کفهٴ ترازوی شان سبک است, آنان کسانی هستند که به (خاطر انکار و) ستمی که
نسبت به آيات ما می کردند به خويش زيان رساندند (وسر مايهٴ وجود خود را ازدست داده
اند).
وبتحقيق ما شما را آفريديم, آنگاه شما را شکل وصورت داديم. سپس به فرشتگان گفتيم:
«برای آدم سجده کنيد» پس (همه) سجده کردند؛ جز ابليس که از سجده کنندگان نبود.
پس شيطان آن دو را وسوسه کرد, تا آنچه را از شرمگاهشان که از آنها پوشيده بود؛ در
نظرشان آشکار سازد, وگفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهی نکرده است؛ مگر
بخاطر اينکه مبادا (با خوردن آن) فرشته شويد, يا از جاودانان گرديد».
پس (به اين ترتيب) آنها را با فريب (از مقام ومنزلشان) فرود آورد, وچون از آن درخت
چشيدند, شرمگاهشان بر آنها آشکار شد, وشروع کردند به قرار دادن برگ (درختان) بهشت
بر خود (تا آن را بپوشانند) وپروردگارشان آنها را ندا داد: «آيا شما را از آن درخت
منع نکردم, وبه شما نگفته بودم که شيطان دشمن آشکار شماست؟!».
ای فرزندان آدم! به راستی برای شما لباسی که شرمگاهتان را می پوشاند و(مايهٴ) زينت
شماست, نازل کرديم, ولباس تقوا بهتراست, اين از آيات (ونشانه های) خداوند است تا
(انسانها) متذکر شوند.
ای فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد, چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون کرد,
ولباسشان را از تنشان کند؛ تا شرمگاهشان را به آنها نشان دهد. بی گمان او وهمکارانش
شما را می بينند از جايی که شما آنهارا نمی بينيد, براستی ما شيطانها را دوستان
کسانی قرار داديم که ايمان نمی آورند.
وچون کارزشتی انجام دهند, گويند: «نياکان خود را بر اين (کار) يافته ايم, وخداوند
ما را بدان فرمان داده است». بگو: «خداوند (هرگز) به کار زشت فرمان نمی دهد, آيا
چيزی را که نمی دانيد به خدا نسبت می دهيد؟!».
بگو: «پروردگارم به عدالت فرمان داده است, و (نيز) در هر مسجدی (و به هنگام هر
نمازی) روی هايتان را به سوی او کنيد و اورا (به دعا ونيايش) بخوانيد؛ در حالی که
دين (خود) را برای او خالص گردانيد. همانطور که در آغاز شما را آفريد (بعد از مرگ,
بارديگر بسويش) باز می گرديد.
گروهی را هدايت نمود وگروهی (ديگر) گمراهی بر آنها محقق (وثابت) گشت, زيرا آنها
شيطانها را به جای خداوند, سرپرست (ودوستان خويش) برگزيدند, وگمان می کنند که آنان
هدايت يافته اند».
ای فرزندان آدم! به هنگام رفتن به مسجد (ودر هرنمازی) زينت خود را بر گيريد
(ولباسهای شايسته بپوشيد) و(نيز) بخوريد وبياشاميد ولی اسراف نکنيد, بی گمان خداوند
اسرافکاران را دوست نمی دارد.
بگو: «چه کسی لباس (وزينتهای) را که خدا برای بندگانش پديد آورده وروزی های پاکيزه
را حرام کرده است؟!». بگو: «اين (چيزها) در زندگی دنيا, برای کسانی است که ايمان
آورده اند, (اگر چه کافران نيز از آنها بهره مند می شوند اما) روز قيامت خاص (برای
مومنان) خواهد بود. اين چنين آيات (خود) را برای گروهی که می دانند بيان می کنيم.
بگو: «خداوند فقط کارهای زشت را, چه آشکارا باشد وچه پنهان, و(نيز) گناه وسرکشی بنا
حق را؛ حرام کرده است, واين که چيزی را شريک خدا قرار دهيد که خداوند دليلی بر
(حقانيت) آن نازل نکرده است, وچيزی را که نمی دانيد به خدا نسبت دهيد (حرام نموده
است).
ای فرزندان آدم! هرگاه پيامبرانی از خود شما (به نزد شما) بيايند که آيات مرا برای
شما بخوانند (از آنها پيروی کنيد) پس هرکس که پرهيزگاری کند و(اعمال خود را) اصلاح
کند, نه ترسی بر آنهاست, ونه آنان اندوهگين شوند.
پس چه کسی ستمکارتراست از کسی که بر خدا دروغ می بندد, يا آيات او را تکذيب می
کند؟! آنها نصيب (وبهرهٴ) شان از کتاب (لوح محفوظ, آنچه مقرر شده) به آنان می رسد,
تا زمانی که فرستادگان ما به سراغشان روند که جانشان را بگيرند, گويند: «کجايند آن
چيز هايی که به جای خدا می پرستيديد؟!» (آنها) گويند: «آنها (نا بود و) گم شدند»
وبر (زيان) خود گواهی دهند که کافر بوده اند.
(خداوند به آنان) می فرمايد: «در بين گروههای از جن وانس که پيش از شما گذشته اند,
در آتش (دوزخ) وارد شويد!». هرگاه که گروهی وارد می شوند, گروه ديگر را لعنت کنند,
تا هنگامی که همگی در آنجا به هم رسند, گروه آخر (وپيروان) در باره ی گروه اول
(وپيشوايان خود) گويند: «پروردگارا! اينها بودند که ما را گمراه کردند, پس عذابی دو
چندان از آتش به آنان بده» (خداوند) می فرمايد: «برای هر کدام (از شما عذاب) دو
چندان است, ولی شما نمی دانيد».
بی گمان کسانی که آيات ما را تکذيب کردند, ودر برابر آن (گردنکشی و) تکبر ورزيدند,
درهای آسمان (هرگز) برايشان گشوده نمی شود, وبه بهشت داخل نخواهند شد, مگر اين که
شتراز سوراخ سوزن درآيد, واين چنين, گناهکاران را کيفر می دهيم.
وآنچه از کينه (ونفرت) که در سينه هايشان است بر می کنيم. واز زير (درختان ومسکن
های) آنها نهرها جاری است. وگويند: «ستايش مخصوص خداوندی است که ما را به اين
(بهشت) هدايت نمود, واگر خداوند ما را هدايت نمی کرد؛ ما هرگز راه نمی يافتيم.
مسلّماً فرستادگان پروردگار ما به حق آمدند». و(آنگاه) به آنان ندا داده می شود که:
«اين بهشت را به پاداش آنچه که انجام می داديد, به (شما داده اند و) ارث برديد».
واهل بهشت, اهل دوزخ را صدا می زنند که: «آنچه را که پروردگارمان به ما وعده داده
بود, (همه را) حق يافتيم, پس آيا شما (نيز) آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده
بود؛ حق يافتيد؟!». گويند: «آری». پس ندا دهنده ای در ميان آنها ندا دهد که: «لعنت
خدا بر ستمکاران باد,
ودر ميان آن دو (گروه بهشتی ودوزخی) حجابی است, وبر اعراف (= بلنديهای آن) مردانی
هستند که هريک (از آن دو گروه) را از سيما (وچهره) شان می شناسند, واهل بهشت را صدا
می زنند که: «سلام بر شما باد» اينان هر چند طمع (واميد) بهشت دارند, وهنوز بدان در
نيامده اند.
واهل اعراف, مردانی (از اهل دوزخ را) که از سيما (وچهره) شان آنها را می شناسند,
صدا می زنند, گويند: «جمعيت (ومال اندوزی) شما, وآن سرکشی (وتکبر) های شما, به
حالتان فايده ای نبخشيد!».
آيا اينها (همان) کسانی هستند که سوگند ياد میکرديد که (هر گز) خداوند رحمتی به
آنان نمیرساند؟ (به آنها گفته می شود): «به بهشت داخل شويد, نه ترسی بر شماست, ونه
شما اندو هگين میشويد».
واهل دوزخ, اهل بهشت را صدا می زنند که: «اندکی از آب, يا از آنچه خداوند به شما
روزی داده, بر ما بريزيد» (آنها) گويند: «بی گمان خداوند هر دو را بر کافران حرام
کرده است».
آنان که دين خود را سرگرمی وبازيچه گرفتند, وزندگی دنيا آنها را فريفت, پس امروز ما
آنها را فراموش می کنيم, همانطور که آنها ديدار چنين روزی را فراموش کردند, وآنکه
آيات ما را انکار می کردند.
آيا آنها جز انتظار (سرانجام و) تأويلش را دارند؟! روزی که (نتيجه و) تأويلش
فرارسد, کسانی که آن را پيش از اين فراموش کرده بودند می گويند: «مسلّماً فرستادگان
پروردگارمان به حق آمده بودند, پس آيا (امروز) برای ما شفيعانی هستند که برای ما
شفاعت کنند, يا باز گرديم آنگاه اعمالی غير از آنچه میکرديم, انجام دهيم؟!». بتحقيق
آنها به خود زيان رسانيدند, و(معبودهايی ساختگی و) آنچه دروغ میبافتند (همگی) از
(نظر) آنان ناپديد (وگم) شد.
(ای مردم) بی گمان پروردگارشما الله است که آسمانها وزمين را در شش روز آفريد, سپس
بر عرش مستقر شد, شب را به روز می پوشاند که شتابان در پی آن می رود, وخورشيد و ماه
و ستارگان (را آفريد) که مسخر فرمان او هستند, آگاه باشيد که آفرينش وفرمانروايی از
آنِ او است, پر برکت (وبه غايت بزرگ) است خداوندی که پروردگار جهانيان است.
واو کسی است که بادها را بشارت دهنده در پيشاپيش (باران) رحمتش می فرستد, تا هنگامی
که ابرهای سنگين بار را بر دارند, ما آن را به سوی (شهر و) سرزمينی مرده می فرستيم,
سپس از آن؛ آب را نازل می کنيم, آنگاه از آن (آب) ازهر گونه ميوهای (ازدل خاک)
بيرون می آوريم, اين گونه مردگان را (زنده می کنيم واز قبرها) بيرون می آوريم, شايد
پند گيريد.
سرزمين پاکيزه (وخوب) گياهش به فرمان پروردگارش می رويد, وسره زمين نا پاک (وبد) جز
اندک وبی ارزش, از آن نمی رويد, اينگونه آيات (خود) را برای گروهی که سپاس می
گزارند, گوناگون بيان می کنيم.
همانا ما نوح را به سوی قومش فردستاديم, پس گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستيد, که جز
او معبودی (راستين) برای شما نيست, (واگر اورا عبادت نکرديد) بی گمان من بر شما از
عذاب روزی بزرگ می ترسم».
آيا تعجب کرده ايد که پندی از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از خود شما, برای شما
برسد تا شما را بيم دهد وتا پر هيزگاری پيشه کنيد وباشد که مشمول رحمت گرديد؟!».
پس او را تکذيب کردند, آنگاه ما او وکسانی را که با وی در کشتی بودند, نجات داديم,
وکسانی که آيات ما را تکذيب کردند, غرق کرديم, براستی آنها گروهی نابينا (وکوردل)
بودند.
وبه (سوی قوم) عاد, برادرشان هود را (فرستاديم) گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنيد
که جز او معبودی (راستين) برای شما نيست, آيا پر هيزگاری پيشه نمی کنيد؟!».
آيا تعجب کرده ايد که پندی از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از خود شما, برای شما
برسد تا شما را بيم دهد؟! وبه ياد آوريد هنگامی که پس از قوم نوح شما را جانشينان
(آنان) قرار داد, وشما را در آفرينش فزونی (وقدرت) داد. پس نعمتهای خدا را به ياد
آوريد, شايد رستگار شويد».
گفتند: «آيا به (نزد) ما آمده ای که تنها خدا را عبادت کنيم, وآنچه را نياکانمان می
پرستيدند, رها کنيم؟! پس اگر از راستگويان هستی, آنچه را (از عذاب الهی) به ما وعده
می دهی, بياور».
(هود) گفت: «به تحقيق عذاب وغضب از (جانب) پروردگارتان بر شما واقع شده (وشما را
فراگرفته) است, آيا با من در (بارهٴ) نامهايی مجادله می کنيد که شما ونياکانتان (بر
بتها) نهاده ايد, در حالی که خداوند هيچ دليل (وبرهانی) در بارهٴ آن نازل نکرده
است, پس شما منتظر باشيد, بی گمان من (نيز) باشما از منتظرانم».
و به (سوی قوم) ثمود, برادرشان صالح را (فرستاديم) گفت: «ای قوم من! خدا را
بپرستيد, که جز او معبودی (راستين) برای شما نيست. همانا دليل روشنی از (سوی)
پروردگارتان برای شما آمده است, اين ماده شتر خدا, برای شما معجزه ای است, پس او را
(به حال خود) واگذاريد که در زمين خدا (بچرد وعلف) بخورد, وآن را آزار (وآسيبی)
نرسانيد, که عذاب دردناکی شما را خواهد گرفت.
وبه ياد آوريد هنگامی که شما را پس از (قوم) عاد جانشينان (آنان) قرار داد, ودر
زمين مستقر ساخت, که در دشتهای آن قصرهايی بنا می کنيد, ودر کوهها خانه هايی می
تراشيد. پس نعمتهای خدا را بياد آوريد, ودر زمين به فساد (وتباهی) نکوشيد».
اشراف (وبزرگان) از قوم او که گرد نکشی میکردند به مستضعفان, به (همان) کسانی از
آنان که ايمان آورده بودند گفتند: «آيا شما براستی يقين داريد که صالح از (طرف)
پروردگارش فرستاده شده است؟!» (آنها) گفتند: «ما به آنچه او بدان فرستاده شده,
ايمان داريم».