ای مردم از پروردگارتان بترسید، آن کسی که شما را از یک تن آفرید، و همسرش را (نیز)
از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، و از خدایی که به (نام)
او از همدیگر درخواست می کنید، و (همچنین) از (گسستن) پیوند خویشاوندی بپرهیزید. بی
گمان خداوند همواره بر شما مراقب (و نگهبان) است.
و به یتیمان اموالشان را بدهید، و (اموال) ناپاک (خود) را با (اموال) پاک (یتیمان)
عوض نکنید، و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن) نخورید، به راستی
که این گناه بزرگی است.
و اگر ترسیدید که در حق دختران یتیم نتوانید عدالت را رعایت کنید، (از ازدواج با
آنها صرف نظر کنید و) با زنانی (دیگر) که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه ، چهار
چهار، ازدواج کنید. پس اگر بیم دارید که نتوانید عدالت کنید، به یک (زن) یا به آنچه
(از کنیزان) که مالک آنهایید (اکتفاء نمایید) این (کار) نزدیکتر است به اینکه ستم
نکنید (و عیالمند نشوید).
و مهریه زنان را به عنوان هدیه (و فریضه ای الهی) با طیب خاطر به آنان بدهید، پس
اگر آنان چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما بخشیدند، آن را حلال و گوارا بخورید.
و اموال خود را که خداوند آن را وسیله قوام (زندگی) شما قرار داده است، به سفیهان
(و کم خردان) ندهید، و از آن ، به آنها روزی دهید، و آنان را لباس بپوشانید، و با
آنان سخن شایسته بگویید.
و یتیمان را بیازمایید تا وقتی که به (سن) ازدواج (و بلوغت) رسند، پس اگر در ایشان
رشد (کافی) یافتید، اموالشان را به آنان بدهید، و آن را (از بیم) آنکه بزرگ شوند،
به اسراف و شتاب مخورید، و هر کس که بی نیاز است؛ باید (از گرفتن حق الزحمه) خود
داری کند،و هر کس که نیازمند است؛ باید به طرز شایسته (و به اندازه حق الرحمه و
نیاز خود از آن) بخورد، پس هر گاه اموالشان را به آنها باز گرداندید؛ بر ایشان گواه
بگیرید، و خداوند برای محاسبه کافی است.
برای مردان، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان (از خود) بر جای گذاشته اند؛ سهمی
است، و برای زنان (نیز) از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جای گذاشته اند، سهمی
است، خواه آن (مال)کم باشد یا زیاد، این بهره وسهمی فرض و تعین شده است.
و کسانی که اگر فرزندان ناتوانی پس از خود بر جای بگذارند، بر( آینده) آنان می
ترسند؛ باید (از ستم درباره ی یتیمان مردم نیز) بترسند، پس باید که از خدا بترسند و
سخنی سنجیده و درست بگویند.
خداوند درباره ی فرزندانتان به شما سفارش می کند، سهم پسر، چون سهم دو دختر است. پس
اگر (فرزندان میت همه) دختر (دو دختر یا) بیش از دو دختر باشند، دو سوم ترکه بهره
ایشان است، و اگر یک دختر باشد، نیمی از ترکه از آن اوست. و برای هر یک از پدر و
مادر وی (= میت) یک ششم از ترکه می باشد، در صورتی که (میت) فرزندی داشته باشد، پس
اگر فرزندی نداشته باشد و (تنها) پدر و مادرش از او ارث برند، برای مادرش یک سوم
است (و باقی از آن پدر خواهد بود) و اگر او (= میت) برادرانی داشته باشد، سهم مادرش
یک ششم است، (همه اینها) پس ازانجام وصیتی است که او (= میت) به آن سفارش کرده و
بعد از ادای دین است، شما نمی دانید پدرانتان و فرزندانتان کدام یک برای شما
سودمندترند. (این احکام) فریضه ای (معین و مقرر شده) از جانب خدا است و بی گمان
خداوند دانای حکیم است.
و برای شما نصف ترکه همسرانتان است، اگر آنها فرزندی نداشته باشند، و اگر فرزندی
داشته باشند یک چهارم ترکه از آن شماست. پس از انجام وصیتی که به آن سفارش کرده
اند، و بعد از ادای دین (آنها) است. و برای زنان شما یک چهارم ترکه شماست، اگر شما
فرزندی نداشته باشید، پس اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم از ترکه شما از آن آنهاست،
بعد از انجام وصیتی که به آن سفارش کرده اید و بعد از ادای دین. و اگر مرد یا زنی
که از او ارث می برند کلاله (= بی فرزند و بی پدر) باشد، و برای او برادر یا خواهر
(مادری) باشد؛ پس برای هر یک از آن دو یک ششم است، و اگر آنها بیش از این باشند؛ در
یک سوم شریکند، پس از انجام وصیتی که به آن سفارش شده و بعد از ادای دین، (به شرط
آنکه) زیانی (به ورثه) نرساند، این (حکم و) سفارش خداست، و خداوند دانای بردبار
است.
اینها ( احکام و) حدود الهی است، و هر کس از خدا و پیامبرش اطاعت کند، وی را به
باغهایی در آورد که از زیر( درختان) آن نهرها جاری است، در آن جاودانه اند، و این
پیروزی بزرگی است.
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا می شود، چهار نفر از خودتان بر آنان گواه گیرید،
پس اگر گواهی دادند، آنان(= زنان) را در خانه ها نگاه دارید، تا مرگشان فرا رسد، یا
خدا راهی برای آنان قرار دهد.
و از میان شما، آن مرد و زنی که مرتکب آن ( عمل زشت) می شوند؛ آنها را آزاردهید، پس
اگر توبه کردند و درستکار شدند، از آنها صرف نظر کنید، زیرا خداوند توبه پذیر
مهربان است.
جز این نیست، که ( پذیرش) توبه از سوی خدا،برای کسانی است که از روی جهالت و نادانی
کار بدی انجام می دهند. سپس به زودی توبه می کنند، اینانند که خدا توبه شان را می
پذیرد، و خداوند دانای حکیم است.
وبرای کسانی که کارهای بد مرتکب می شوند،تا وقتی که مرگ یکی ازایشان فرا رسد؛ می
گوید: « اکنون توبه کردم» توبه نیست، ونه برای کسانی که در حال کفر می میرند ،
اینها کسانی هستند که برای شان عذاب دردناکی آماده کردیم.
ای کسانی که ایمان آورده اید! برای شما حلال نیست که اززنان به اکراه ارث برید ،
وانان را زیر فشار قرار ندهید ، تا برخی از آنچه را که به آنان داده اید؛ پس بگیرید
، مگر اینکه آنها مرتکب عمل زشت آشکاری شوند ، وبا آنها بطورشایسته رفتار کنید، و
اگر از آنان ( خوشتان نیامد و) کراهت داشتید، پس چه بسا چیزی را خوش نمی دارید ، و
خدا در آن خیر بسیار قرار می دهد.
واگر خواستید همسری (دیگر) به جای همسر ( پیشین خود) برگزینید ، و به یکی از آنان
مال فراوانی (بعنوان مهریه) پرداخته اید،چیزی ازآن را پس نگیرید،آیا آن(مال) رابه
بهتان وگناه آشکاربازپس می گیرید ؟
وبا زنانی که پد رانتان (باآنها) ازدواج کرده اند، ازدواج نکنید، مگرآنچه(زمان
جاهلیت بوده و) گذشته است ،چرا که این کار،عملی زشت ومنفور و راه وروش بسیار بدی
است.
حرام شده است بر شما: مادرانتان ، و دخترانتان، و خواهرانتان ، و عمه هایتان، و
خاله هایتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرانتان که به شما شیر داده اند،
وخواهران رضاعی شما، و مادران زنانتان، و دختران همسرانتان که در دامان شما پرورش
یافته اند از همسرانی که با آنها همبستری کرده اید، پس اگر با آنها همبستری نکرده
اید؛ بر شما گناهی نیست ( که با دخترانشان ازدواج کنید) و ( همچنین) زنان پسرانتان
که از پشت و صلب خوتان هستند، و( نیز) جمع میان دو خواهر ( بر شما حرام است) مگر
آنچه که در گذشته رخ داده باشد که خداوند آمرزنده ی مهربان است.
و زنان شوهردار ( بر شما حرام است) مگرزنانی که مالک آنان شده اید. (این) فریضه ی
الهی است که بر شما مقرر داشته است. و غیر از اینها ( که گفته شد) برای شما حلال
است با اموال خود ( زنان دیگر را) طلب کنید ـ در حالی که پاکدامن باشید و زناکار
نباشد ـ پس آن زنانی را که ( به ازدواج در آوردید و) از آنان کام گرفتید، باید
مهرشان را به عنوان فریضه ای به آنان بدهید، و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از
تعیین مهریه با یکدیگر توافق کنید، بی گمان خداوند دانای حکیم است.
و هر کس از شما از لحاظ مالی توانایی ازدواج با زنان آزاده مؤمن؛ نداشته باشد، پس
با کنیزان با ایمانی که ملک یمین شما هستند ( ازدواج کند) و خداوند به ایمان شما
داناتر است. برخی از برخی هستند، پس آنان را با اجازه صاحبانشان به ازدواج خود در
آورید، و مهرشان به طور پسندیده به آنان بدهید. ( به شرط آنکه) پاکدامن باشند، نه
زناکار، و نه آنان که در پنهانی دوست گیرند. پس چون ازدواج کردند، اگر مرتکب زنا
شدند،پس مجازاتشان؛ نصف مجازات زنان آزاد ( پنجاه تازیانه) است. این ( اجازه از
دواج با کنیزان) برای کسانی از شماست که از آلایش گناه بترسد، و صبر ( و پاکدامنی)
پیشه کردن؛ برایتان بهتر است. و خداوند آمرزنده ی مهربان است.
ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را به باطل( و از راههای نامشروع)
نخورید، مگر اینکه تجارتی با رضایت شما( انجام گرفته) باشد. و خودتان را مکشید،
زیرا خداوند( نسبت) به شما مهربان است.
آنچه را که خداوند بدان بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری بخشیده است، آرزو مکنید،
مردان از آنچه به دست آورده اند؛ بهره ای است، و زنان (نیز) از آنچه به دست آورده
اند؛ بهره ای است، و از خداوند از فضل و بخشش او بخواهید، بی گمان خداوند به هر
چیزی داناست.
و ما برای هر کس، وارثانی قرار داده ایم، که از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان، بر
جای گذاشته اند؛ ارث ببرند، و (نیز) کسانی که شما (با آنان) پیمان بسته اید؛
نصیبشان را بدهید.بی گمان خداوند بر هر چیزی گواه است.
مردان بر زنان سر پرست و نگهبانند، بخاطر آنکه خداوند برخی از ایشان را بر برخی
برتری داده، و (نیز) بخاطر آنکه از اموالشان خرج می کنند. پس زنان صالح،
فرمانبردارند، (و) به پاس آنچه خدا (برای آنان) حفظ کرده،(اسرار و حقوق شوهران خود)
را در غیبت (آنان) حفظ می کنند. و زنانی را که نافرمانی آنها بیم دارید، پند و
اندرزشان دهید، (اگر فرمانبردار نشد) در بستر از ایشان دوری کنید، (و اگر تأثیر
نکرد) آنان را بزنید، پس اگر از شما اطاعت کردند، هیچ راهی برای (سرزنش و) تعدّی بر
آنها مجویید، (بدانید) که خداوند، بلند مرتبه ی بزرگ است.
و اگر از اختلاف و جدائی میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید، پس داوری از خانواده
شوهر و داوری از خانواده زن(تعیین کنید و) بفرستید، اگر این دو (داور) قصد اصلاح
داشته باشند، خداوند میان آن دو (زن و شوهر) سازگاری خواهد داد. بی گمان خداوند
دانای آگاه است.
و خدا را بپرستید، و چیزی را با او شریک مگردانید. و به پدر و مادر نیکی کنید، و
(نیز) به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و همسایه خویشاوند و همسایه بیگانه و
همنشین و در راه ماندگان و بردگانی که مالک آنها هستید، (نیکی کنید) بی گمان خداوند
کسی را که متکبر و فخر فروش است؛ دوست نمی دارد.
کسانی که بخل می ورزند ، ومردم را به بخل وا می دارند ، وآنچه را که خداوند از فضل
خویش به آنها داده، کتمان می نمایند،وبرای کافران (وناسپاسان) عذابی خوار کننده
آماده کرده ایم.
و اگر آنها به خدا و روز آخرت ایمان می آوردند، واز آنچه خدا به آنان روزی داده
،انفاق می کردند؛ چه زیانی برای آنان داشت؟! وخداوند به (حال واعمال ) آنها داناست.
ای کسانی که ایمان آورده اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می
گویید، و (نیز) در حال جنابت، تا غسل کنید، مگر اینکه رهگذار باشید. و اگر بیمار،
یا مسافر بودید، و یا یکی از شما از مکان قضای حاجت آمد، یا با زنان آمیزش کرده
اید، و آب نیافتید، پس با خاک پاک تیممّ کنید، (به این روش که) چهره و دستهایتان را
(با آن) مسح کنید، بی گمان خداوند بخشنده ی آمرزنده است.
برخی از یهود، کلمات (خدا) را از جای خود تحریف می کنند،می گویند:« شنیدیم
ونافرمانی کردیم» و(نیز می گویند: ) « بشنو، که هرگز نشنوی». و(از روی تمسخر می
گویند : « راعنا (= ما را تحمیق کن)» تا با پیچانیدن زبان خود به دین (اسلام) طعنه
بزنند، ولی اگر آنها می گفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم، و (سخنان ما را) بشنو و به
ما مهلت بده». قطعاً برای آنان بهتر و درست تر بود، ولی خداوند آنها را بخاطر
کفرشان لعنت کرده است، لذا جز (گروهی) اندک ایمان نمی آورند.
ای کسانی که کتاب (آسمانی) به شما داده شده است! به آنچه (بر پیامبر خود) نازل
کردیم، و تصدیق کننده ی همان چیزی است که با شماست، ایمان بیاورید، پیش از آنکه
صورتهایی را محو کنیم، آنگاه آنها را به پشت سر باز گردانیم، یا آنها را لعنت کنیم،
همانگونه که اصحاب شنبه (گروهی از یهود که نافرمانی کردند و در روز شنبه ماهی
گرفتند) را لعنت کردیم. و فرمان خدا انجام شدنی است.
بی گمان خداوند این را که به او شرک آورده شود، نمی بخشد، و غیر از آن را برای هر
کس بخواهد می بخشد، و هر کس که به خدا شرک ورزد، یقیناً گناهی بزرگ بر بافته است.
آیا ندیدی کسانی را که خویشتن را پاک می شمارند، (و خودستائی می کنند) بلکه خداوند
هر کس را بخواهد پاک می گرداند، و به آنها اندازه ی نخ روی هسته خرمایی ستم نمی
شوند.
آیا ندیدی کسانی را که بهره ای از کتاب (آسمانی) به آنان داده شدند، به جبت (= بت و
سحر) و طاغوت (= معبودان باطل) ایمان می آورند، و درباره کسانی که کفر ورزیده اند
می گویند: «اینان از کسانی که ایمان آورده اند، هدایت یافته ترند»؟!
آیا به مردم(= پیامبر و یارانش) بر آنچه خداوند از فضل خویش به آنان عطا کرده حسد
می ورزند؟ در حقیقت ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان فرمانروایی
بزرگ بخشیدیم.
بی گمان کسانی که به آیات ما کفر ورزیدند، بزودی آنها را در آتشی (سوزان) وارد می
کنیم که هر چه پوستشان بریان گردد، پوستهای دیگری به جایش قراردهیم، تا (طعم) عذاب
را بچشند، حقا که خداوند توانمند حکیم است.
و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، بزودی آنها را به باغهایی
(از بهشت) وارد می کنیم، که از زیر (درختان) آن نهرها جاری است، همیشه در آن خواهند
ماند، و در آنجا همسران پاکیزه دارند، و آنان را به سایه های گسترده (و آرام بخش)
در آوریم.
بی گمان خداوند به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبان آنها باز گردانید. و
هنگامی که میان مردم داوری می کنید، به عدالت داوری کنید، در حقیقت، نیکو چیزی است
که خداوند شما را به آن اندرز می دهد، بی گمان خداوند شنوای بیناست.
ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر، و صاحبان
امرتان را، و اگر درچیزی اختلاف کردید، آن را به خدا و پیامبر باز گردانید؛ اگر به
خدا و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجام تر است.
آیا ندید ه ای کسانی را که گمان می کنند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از
تو نازل شده است؛ ایمان آورده اند، (ولی) می خواهند برای داوری نزد طاغوت (و حکام
سرکش) بروند با آن که به آنها دستور داده شده که به او کفر ورزند، و شیطان می خواهد
گمراه شان کند، (و به) گمراهی دوری (بیفکند).
پس چگونه وقتی که به خاطر اعمال بدشان،مصیبتی به آنان برسد،آنگاه نزد تو می
آیند،سوگند به خدا یاد می کنند که منظور ما(از رفتن برای داوری نزد دیگران) جز نیکی
و توافق (میان طرفین) نبوده است.
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم؛ مگر برای اینکه به فرمان خدا(از وی) اطاعت شود. و اگر
آنها هنگامی که بر خویشتن ستم می کردند، نزد تو می آمدند، و از خدا طلب آمرزش می
کردند، بی گمان خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند.
نه، سوگند به پروردگارت که آنها ایمان نمی آورند، مگر اینکه در اختلافات خویش تو را
داور قرار دهند، و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم
باشند.
و اگر (مانند بنی اسرائیل) بر آنان مقرر می کردیم که خود را بکشید، یا از خانه و
شهرتان بیرون روید، جز اندکی از آنها عمل نمی کردند، و اگر اندرز های که به آنان
داده می شود انجام می دادند، برای آنها بهتر بود و (برای ایمانشان) استوار تر بود.
و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (روز قیامت) همنشین کسانی خواهد بود که خداوند
بر آنان انعام نموده است، از پیامبران، و صدیقان و شهدا و صالحان، و اینان چه نیکو
رفیقانی هستند.
و اگر فضل و غنیمتی از جانب خدا به شما برسد، چنان که گویا هرگز میان شما و آنان
دوستی و مودتی نبوده، می گویند: ای کاش من هم با آنها بودم، و به کامیابی بزرگی
نائل می شدم.
پس کسانی که زندگی دنیا را به آخرت فروخته اند، باید در راه خدا پیکار کنند، و آن
کسی که در راه خدا پیکار کند، چه کشته شود یا پیروز گردد، به زودی پاداش بزرگی
خواهیم داد.
و شما را چه شده است که در راه خدا و (برای یاری) مردان و زنان و کودکان،مستضعف
پیکار نمی کنید، آنان که می گویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه) که اهلش
ستمگرند، بیرون ببر، و از جانب خود، برای ما سر پرستی قرار بده، و از جانب خود یار
و مدکاری برای ما مقرر کن».
کسانی که ایمان آورده اند در راه خدا پیکار می کنند، و آنان که کافرند در راه طاغوت
(= بت و شیطان) پیکار می کنند، پس شما با یاران شیطان پیکار کنید، قطعاً نیرنگ (و
نقشه) شیطان ضعیف است.
آیا ندیدی کسانی را که (در مکه) به آنها گفته شد:«(اکنون) دست از جنگ بردارید، و
نماز را بر پا کنید و زکات بدهید» پس چون (در مدینه) جهاد بر آنان مقرر شد، ناگاه
جمعی از آنان، از مردم می ترسیدند همانگونه که از خدا می ترسند یا بیشتر می
ترسیدند، و گفتند: « پروردگارا، چرا جهاد را بر ما مقرر کردی؟! چرا ما را تا زمانی
نزدیک مهلت ندادی؟» بگو: «متاع دنیا ناچیز است، و سرای آخرت، برای کسی که پرهیزگار
باشد، بهتر است، به اندازه ی رشته ای (که در میان هسته خرماست) به شما ستم نخواهد
شد.
هر کجا باشید، مرگ شما را در می یابد، هر چند در بر جهای محکم باشید، و اگر به آنها
(= منافقان) خیری برسد، می گویند: «این از جانب خداست» و اگر بدی به آنها برسد می
گویند: «این از جانب توست». بگو: «همه از جانب خداست» پس چرا این قوم حاضر نیستند
سخنی را درک کنند؟!
آنچه از نیکیها به تو رسد؛ پس از جانب خداست، و آنچه از بدی به تو رسد؛ از جانب خود
توست،و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم، و گواهی خدا (در این باره) کافی است.
و آنان (در حضور تو) می گویند:«فرمانبرداریم» و چون از نزد تو بیرون روند؛ گروهی از
آنان بر خلاف گفته های تو، جلسات سرّی شبانه تشکیل می دهند. و آنچه (در آنجا) شبانه
نقشه می کشند؛ خداوند می نویسد. پس از آنان روی بگردان، و بر خدا توکل کن، و او یار
و مدافع تو باشد کافی است.
و هنگامی که خبری از ایمنی (و پیروزی) یا ترس (و شکست) به آنها برسد آن را شایع می
سازند،در حالی که اگر آن را به پیامبر و صاحبان امرشان باز می گرداندند،از حقیقت
امر آگاه می شدند،و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود،جز اندکی،(همگی) از شیطان پیروی
می کردید.
پس در راه خدا پیکار کن،جز بر نفس خودت مکلف نیستی،و مؤمنان را (به جهاد) تشویق کن،
امید است خداوند از آسیب (و قدرت) کافران جلوگیری کند، و خداوند قدرتش بیشتر، و
کیفرش سخت تر است.
کسی که شفاعتی (= میانجی) نیک کند، نصیبی از آن برای او خواهد بود. و کسی که شفاعت
بدی کند؛ سهمی از آن خواهد داشت، و خداوند بر هر چیز توانا (و نگهبانان) است.
چیست شما را که درباره ی منافقان دو گروه شده اید؟ در حالی که خداوند بخاطر
اعمالشان، آنان را سرنگون (و مردود) کرده است، آیا شما می خواهید کسی را که خدا
گمراه کرده است، هدایت کنید؟ در حالی که هر کس را خدا گمراه کند، برای او راهی
نخواهی یافت.
آنان آرزو می کنند که شما هم مانند آنها کافر شوید تا با هم یکسان شوید، بنابراین
از آنها دوستانی انتخاب نکنید، تا اینکه (مسلمان شوند و) در راه خدا هجرت کنند، پس
هر گاه از این کار سرباز زدند، هر جا که آنها را یافتید، بگیرید. و بکشید،و از میان
آنها یار و یاوری اختیار نکنید.
مگر آنهایی که با هم پیمانان شما پیمان بسته اند، یا آنهایی که بسوی شما می آیند و
از پیکار با شما یا پیکار با قومشان دلتنگ باشند،و اگر خدا بخواهد،آنان را بر شما
مسلط می کند تا با شما پیکار کنند،پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما پیکار
نکردند و به شما پیشنهاد صلح دادند،پس (بدانید که) خداوند برای شما برعلیه آنان
راهی قرار نداده است.
و بزودی (گروه) دیگری را خواهید یافت که (ظاهراً) می خواهند از شما در امان باشند،
و (نیز) از قومشان در امان باشند، و هر گاه به فتنه (و بت پرستی) باز گردانده شوند،
در آن فرو می روند، پس اگر از شما کناره نگیرند و پیشنهاد صلح نفرستند، و دستشان را
(از شما) باز ندارند، هر کجا که آنان را یافتید، آنان را(به اسارت) بگیرید و (یا)
بکشید، آنها کسانی اند که ما برای شما تسلط آشکاری بر آنان قرار داده ایم.
هیچ مؤمنی مجاز نیست که مؤمنی را به قتل برساند، مگر از روی اشتباه و خطا، و کسی که
مؤمنی را از روی خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند، و خونبهایی به
خانواده او بپردازد، مگر اینکه آنها ببخشند، پس اگر (مقتول) از قومی باشد که دشمنان
شما هستند؛ ولی او مؤمن بوده، باید (قاتل) یک برده مؤمن را آزاد کند، و اگر (مقتول)
از قومی باشد که میان شما و آنها پیمانی بر قرار است، باید خونبهایی به خانواده او
بپردازد، و (نیز) یک برده مؤمن را آزاده کند، و هر کس که (برده ای) نیافت، پس دو
ماه پی در پی روزه بگیرید، این توبه ای از جانب خداوند است، و خداوند دانا ی حکیم
است.
و هر کس مؤمنی را از روی عمد به قتل برساند، کیفرش دوزخ است، که در آن جاودانه می
ماند، و خداوند بر او غضب می کند، و او را از رحمتش دور می سازد و عذاب بزرگی برای
او آماده ساخته است.
ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که در راه خدا (برای جهاد) رهسپار شدید، پس
بررسی کنید، و به کسی که بر شما سلام کرد (و اظهار صلح و اسلام نمود) نگویید: «مؤمن
نیستی» تا اینکه (غنایم و) سرمایه ی ناپایدار دنیا به دست آورید، زیرا غنیمتهای
بسیاری (برای شما) نزد خداست، شما نیز پیش از این چنین بودید، آنگاه خداوند بر شما
منت گذارد(و هدایت شدید) بنابراین بررسی کنید، که هر آیینه خداوند به آنچه انجام می
دهید؛ آگاه است.
(هرگز) مؤمنانی که بدون بیماری و آسیب، از جهاد باز نشستند، با مجاهدانی که در راه
خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند، خداوند کسانی را که با مال و جان
شان جهاد کردند؛ بر بازنشستگان (= ترک کنندگان جهاد باعذر) مرتبه برتری بخشیده است،
و خداوند به هر یک (از آنها) وعده ی نیکو (= بهشت) داده است. و خداوند مجاهدان را
بر قاعدان(= بازنشستگان )با پاداشی بزرگ برتری بخشیده است.
همانا کسانی که فرشتگان جانشان را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند
(فرشتگان) به آنان گفتند: شما در چه حالی بودید؟ گفتند: «ما در زمین مستضعف بودیم»
(فرشتگان) گفتند: «مگر سر زمین خدا، پهناور نبود که در آن مهاجرت کنید؟» بنابراین
جایگاهشان دوزخ است و بدجایی است.
و کسی که در را خدا هجرت کند در زمین جاهای امن فراوان و گشایش (در رزق و روزی) می
یابد. و کسی که به قصد هجرت به سوی خدا و پیامبرش ، از خانه خود بیرون رود، آنگاه
مرگش فرا رسد، قطعاً پاداشش بر خداست. و خداوند آمرزنده ی مهربان است.
و چون در زمین سفر کنید، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه (= قصر) کنید، اگر
ترسید که کافران به شما زیانی برسانند، زیرا کافران، برای شما دشمن آشکاری هستند.
و چون (وقت خوف) در میان آنها باشی،و برای آنها نماز بر پا کردی،باید دسته ای از
آنها با تو(به نماز) بایستند،و باید سلاحهایشان را با خود برگیرند . و چون سجده
کردند(و نماز را تمام نمودند) باید (دسته دوم) پشت سرتان باشند، و باید آن دسته ای
که نماز نخوانده اند؛ بیایند و با تو نماز بخوانند، و باید آنها احتیاط کنند و
سلاحهایشان را(در نماز) با خود بگیرند،(زیرا) کافران آرزو دارند که شما از سلاحهای
و متاعهای خود غافل شوید؛ پس یکباره بر شما یورش برند، و اگر برای شما از باران
رنجی بود و بیمار(و مجروح) بودید؛ بر شما گناهی نیست (و مانعی ندارد) که سلاحهای
خود را (بر زمین) بگذارید،ولی (وسایل دفاعی و) احتیاط خود را بر گیرید. همانا
خداوند برای کافران عذابی خوارکننده آماده کرده است.
پس چون نماز را به پایان رساندید، خدا را ایستاده، و نشسته و بر پهلوی
خویش(خوابیده) یاد کنید، و هرگاه آرامش یافتید (و خوف زایل شد) نماز را (تمام و
کامل) بر پا دارید، که همانا نماز (فریضه ای است که) در اوقات معینی بر مؤمنان واجب
(و نوشته) شده است.
آنها (زشتکاریهای خود را) از مردم پنهان می دارند، اما از خدا پنهان نمی دارند، و
او با ایشان است؛ هنگامی که در جلسات شبانه سخنانی را که خداوند نمی پسندد، تدبیر
می کنند، و خداوند به آنچه انجام می دهند؛ احاطه دارد.
هان!شما کسانی هستید که در زندگی دنیا، از آنان دفاع کردید، پس کیست که در روز
قیامت در برابر خداوند از آنها دفاع کند؟ یا چه کسی است که وکیل و حامی آنها خواهد
بود؟
و اگر فضل خدا و رحمتش شامل حال تو نبود، هر آینه گروهی از آنان قصد داشتند که تو
را گمراه کنند، و جز خودشان را گمراه نمی کنند، و هیچ زیانی به تو نمی رسانند، و
خداوند کتاب و حکمت (= سنت) برتو نازل کرد، و آنچه را نمی دانستی، به تو آموخت، و
فضل خدا بر تو (همیشه) بزرگ بوده است.
در بسیاری از (در گوشی و) نجواهایشان خیری نیست، مگر که (با این کار) امر به صدقه
دادن یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند. و هر کس برای خشنودی خداوند چنین کند،
به زودی پاداش بزرگی به او خواهیم داد.
و کسی که پس از آنکه هدایت (و راه حق) برایش روشن شد؛ با پیامبر مخالفت کند، و از
راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، ما او را به آنچه پیروی کرده؛ واگذاریم، و او را به
جهنم در افکنیم، و بد جایگاهی است.
قطعاً خداوند، شرک آوردن به او را نمی آمرزد، و جز آن (هرگناهی) را برای هر که
بخواهد می آمرزد. و هر کس به خدا شرک آورد، پس بدون شک در گمراهی دوری افتاده است.